زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
مفهوم روايتگير یا روایت شنو را نخستين بار ژرار ژنت مطرح كرد و سپس جرالد پرينس آن را توسعه داد. روايتگيردر جهان متن گيرندۀ پيام راوي است وكسي است كه راوي، داستان خود را خطاب به او بيان ميكند. روايتگير متفاوت از خواننده است و پرينس همواره مواظب آن هست كه روايتگير را از خوانندگان متمايز سازد. «در واقع روايتگيرخواه آشكار باشد و خواه پنهان، شبيه يك راوي است، و پيش از آن كه يك خواننده باشد، يك شخصيت است. بنابراين روايتگير همواره از جانب خوانندگان بهعنوان كسيدركو دريافتميشودكه واسطۀ بيان نويسنده و خواننده است.» درباب اهميت روايتگير تزوتان تودروف ميگويد: «به محض آن كه راوي (درمعناي وسيع كلمه) يك كتاب را بازشناسيم، بايد وجود جفت مكمل او را نيز دريابيم، و او كسي است كه سخن خطاب به اوگفته می شود و ما امروزه او را روايتگير ميناميم. روايتگير خوانندۀ واقعي نيست، همچنانكه راوي نيز نويسنده نيست. بررسي روايتگير همان اندازه براي شناخت روايت ضروري است كه بررسي راوي» . روايتگير، در هنگام پيامگيري، كاري به جنبۀ توليد و كنش روايتندارد، بلكه او شنوندۀ روايت است.
نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |